کد مطلب:41804 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133
همراهان رسول خدا(ص) از بی آبی (و ناتوانی) به آن حضرت شكوه بردند و از وی یاری خواستند. پیامبر گرامی فرمودد تا مشك آبی كه ساخته یمن بود حاضر كردند. سپس د دستهای خود را درون آن فرو بردند كه ناگاه از میان انگشتان او چشمه های آب فوران كرد (و بر زمین جاری شد) و بدین ترتیب همگان سیراب شدند و تمامی اسبها و استرها هم از آن آب نوشیدند و ظروف و مشكهایمان را نیز از آن آب ذخیره كردیم. قال علی (ع):... لما نزل الحدیبیه و حاصره اهل مكه... ان اصحابه شكوا الیه الظما و اصابهم ذلك حتی التفت خواصر الخیل فذكروا له ذلك فدبر كوه یانیه ثم نصب یده [صفحه 398] المباركه فیها فتفجرت من بین اصابعه عیون الما فصرنا و صدرت الخیل روا و ملانا كل مزاده و سقا.[1] . [صفحه 399]
هنگامی كه رسول خدا(ص) به حدیبیّه رسیدند و مكّیان، او و همراهانش را به محاصره خود درآوردند، (چیزی كه در آن بیابان خشك و سوزان، بیش از هر چیز دیگر آنان را آزار می داد، مشكل تشنگی بود) شدت تشنگی به قدری بود كه چارپایان را هم از پای انداخته بود و میزان تشنگی از پهلوها و تهیگاه به هم چسبده اسبان به روشنی محسوس بود.
صفحه 398، 399.